این نوبت آب دیده ز هنجار دیگرست | کار دلم نه بر نهج کار دیگرست | |
از هیچ یار بر دلم این بار غم نبود | یاران، مدد، که این ستم از یار دیگرست | |
ای دردمند عشق، به درمان مدار گوش | کامشب طبیب ما بر بیمار دیگرست | |
در خانه اوست چون نبود، ماه، گو: متاب | وانگه به روزنی که ز دیوار دیگرست | |
بر عشق میزنم دگر و هر چه باد باد! | ای دل، به هوش باش، که این بار دیگرست | |
جز بهر عشق هر که کمر بست بر میان | نزدیک من کمر نه، که زنار دیگرست | |
ای اوحدی، مجوی تو از عشق نام و ننگ | بگذر، که آن متاع به بازار دیگرست |