ایضاله

حلقه‌داران چرخ بر در تو حلقه در گوش چون هلال شده
ورد ارواح در جوانب قدس الف و حا و میم و دال شده
برده نامت مسیح در سر گور مرده در شور و وجد و حال شده
ز آب رویت خلیل را آتش گلشن و منبع زلال شده
حاجت سایل از در تو روا بیش از اندیشه‌ی سال شده
ابرش عزم پیروان تو را ساحت لامکان مجال شده
صفه‌ی آسمان و صدر بهشت چاکرت را صف نعال شده
از مدیح تو عاجز آمده عقل ناطقه در ثنات لال شده
قدر تو در جهان نگنجیده نعت تو برتر از خیال شده
نظری کن به مفلس عوری دل و دین رفته، جاه و مال شده
عمر در ناخوشی بسر برده عیس بی‌خوشدلی وبال شده
کرده در شرع تو شروع ولیک نفس بر پای او عقال شده
بر در قرب تو چگونه بود مرغکی پر شکسته بال شده؟
راه ده بر درت عراقی را ای درت جمله را مل شده