آمدهای بیگه خامش مشین
|
|
یک قدح مردفکن برگزین
|
آب روان داد ز چشمه حیات
|
|
تا بدمد سبزه ز آب و ز طین
|
آن می گلگون سوی گلشن کشان
|
|
تا بگزد لاله رخ یاسمین
|
راح نما روح مرا تا که روح
|
|
خندد و گوید سخنی خندمین
|
درکشد اندیشه گری دست خود
|
|
چونک برافشاند یار آستین
|
گردن غم را بزند تیغ می
|
|
کاین بکشد کان حلاوت ز کین
|
بام و در مجلس افغان کند
|
|
کاغتنموا الهوه یا شاربین
|
گوش گشا جانب حلقه کرام
|
|
چشم گشا روشنی چشم بین
|
سجده کند چین چو گشاید دو چشم
|
|
جعد تو را بیند پنجاه چین
|
خرمیش بر دل خرم زند
|
|
سوی امین آید روح الامین
|
مادر عشرت چو گشاید کنار
|
|
بازرهد جان ز بنات و بنین
|
بس کنم و رخت به ساقی دهم
|
|
وز کف او گیرم در ثمین
|